قطعا بازی های کامپیوتری یکی از جذاب ترین سرگرمی های نسل امروز هستند. کنترل کاراکتر ها و زندگی کردن در دنیای آنها همیشه برای مخاطبان جذاب بوده. جلوههای ویژه (VFX) از همان ابتدای پیدایش صنعت گیم، نقش مهمی در ایجاد تجربه ای غنی و جذاب برای گیمرها ایفا کرده است. با پیشرفت تکنولوژی، پیکسل های ساده و دو بعدی به مدل های پیچیده و سه بعدی تبدیل شدند که جزئیات واقع گرایانه و شگفت انگیزی دارند.
آنچه در این مقاله جلوه های ویژه در بازی های کامپیوتری می خوانیم
انواع جلوه های ویژه در بازی های کامپیوتری
جلوه های ویژه در ویدیو گیم را می توان به بخش های مختلفی تقسیم کرد که در ادامه به بررسی هر یک از آنها می پردازیم.
جلوههای ذرات: این جلوهها شامل ذرات ریز نوری، دود، آتش، آب و سایر عناصر طبیعی هستند که برای ایجاد اتمسفر و واقع گرایانه استفاده میشوند.
جلوههای نورپردازی: نورپردازی مناسب باعث ایجاد عمق و واقع گرایی می شود. از سایهها و برجستگیها گرفته تا منابع نوری داینامیک، همه اینها به ایجاد تصاویری زیبا و جذاب کمک میکنند.
جلوههای آب و آتش: شبیه سازی آب یکی از چالش برانگیزترین جلوههای ویژه است. از موجهای اقیانوس گرفته تا قطرات باران، هر یک از این جلوهها نیاز به محاسبات پیچیده دارند. همچنین آتش یکی دیگر از عناصر مهم در بازیهای کامپیوتری است. از آتشسوزیهای کوچک گرفته تا انفجارهای بزرگ، شبیهسازی آتش به دقت و جزئیات زیادی نیاز دارد.
جلوههای شخصیت: جلوههای ویژه شخصیت شامل مو، لباس، پوست و سایر جزئیات ظریف است که به شخصیتها واقعگرایی میبخشند.
بیشتر بخوانید: تفاوت جلوه های ویژه بصری و میدانی
جلوه های ویژه پیکسلی
بازی های ویدیویی در دهه های 70 و 80 میلادی با محدودیتهای سختافزاری رو به رو بود. گرافیک ها بسیار ساده و مبتنی بر پیکسل بود که باعث ایجاد محدودیت های زیادی می شد. برای مثال آتش با رنگ ثابت و آب با خطوط ساده شبیهسازی می شد. از گیم های شناخته شده آن دوره که میتوانیم به آن اشاره کنیم، آتاری (Atari) و پانگ (pong) هستند که در ادامه بیشتر به ویژگیهای آنها میپردازیم.
پیکسلها و پالت رنگی
در دهه 80 بازی ها عمدتاً از گرافیک دو بعدی و پیکسلآرت استفاده میکردند. هر پیکسل یک رنگ داشت و برای نمایش اشیاء و شخصیتها، این پیکسلها کنار هم قرار میگرفتند. پالت رنگی هم معمولاً از 16 تا 256 رنگ تشکیل میشد. با این وجود طراحان سعی می کردند که با ترکیب این رنگ ها و با خلاقیت خود جلوه هایی را خلق کنند.
انیمیشن ها و صداگذاری ساده
انیمیشنهای شخصیتها و اشیاء بسیار ساده و اغلب تکرارشونده بودند. برای مثال، انفجارها با چندین نقطه نورانی نشان داده میشدند و آتش با رنگهای ثابت و ساده شبیهسازی میشد. صدا در گیم های آن دوره هم بسیار محدود بود و اغلب از صداهای تکرارشونده و ساده استفاده میشد.
جهشی بزرگ در بازی های کامپیوتری
با ظهور کنسول های نسل سوم و چهارم مانند سگا، مگا درایو و پلی استیشن، شاهد پیشرفت چشمگیری در زمینه گرافیک بودیم. بازیها از لحاظ بصری بسیار جذاب تر شده بودند و جلوه های ویژه (VFX) نیز بسیار واقعگرایانه تر و پیچیده تر شدند. برای مثال Tomb rider با استفاده از تکنیکهای نورپردازی و سایه زنی، محیطهای واقع گرایانه تری را به وجود آورد.
شروع ساخت بازی های سه بعدی
یکی از مهمترین تحولات این نسل، انتقال از گرافیک دو بعدی به سه بعدی بود. این تغییرات امکان به تصویر کشیدن جهان هایی با عمق و جزئیات بیشتری را به سازندگان داد که باعث ساخت گیم هایی واقع گرایانه تر و جذاب تر شد.
بهبود رزولوشن و تکنیک های نورپردازی
با پیشرفت سختافزار، رزولوشن بازیهای کامپیوتری افزایش یافت و تعداد رنگهای قابل نمایش بیشتر شد. این امر باعث شد تا تصاویر واضحتر و طبیعیتر به نظر برسند. همچنین تکنیکهای نورپردازی و سایهزنی پیشرفتهتر شدند و این امکان را دادند تا محیطها را با نورپردازی واقعیتر و سایههای دقیقتری نمایش دهند.
انیمیشنهای روانتر
اتفاق مهم دیگری که رخ داد، طبیعی تر شدن و روان شدن انیمیشنهای شخصیتها و اشیاء بود. این امر به سبب شد تا سازندگان حرکات شخصیتها را با جزئیات بیشتری شبیه سازی کنند.
به طور کلی با ورود به دنیای سه بعدی، امکان خلق جلوههای ویژه بسیار پیچیده تری فراهم شد. بازیهایی مانند Quake و Unreal با استفاده از موتورهای گرافیکی قدرتمند توانستند دنیای خود را به صورت کاملا سه بعدی و با جزئیات بسیار بالا نمایش دهند. تکنیکهایی مانند بافتگذاری، نورپردازی داینامیک و سایهزنی واقعی نیز باعث بیشتر شدن عمق و واقعگرایی شد.
بازی های ویدیویی در نسل کنسولهای HD
نسل کنسولهای HD مانند پلیاستیشن 3 و ایکسباکس 360، شاهد جهشی بزرگ در زمینه گرافیک و جلوههای ویژه بود. رزولوشن بالا، بافتهای با کیفیت و جلوههای نوری بسیار پیچیده، باعث بوجود آمدن تجربه های جدیدی برای گیمر ها شدند.
تکنولوژیهای کلیدی
HBAO: این تکنیک امکان محاسبه دقیقتر سایههای محیطی را میدهد و باعث ایجاد تصاویر واقع گرایانه تری می شود.
HDR (high dynamic range): این تکنیک امکان نمایش طیف وسیعی از روشنایی و تاریکی را به ما می دهد.
PhysX: این موتور فیزیک، امکان شبیه سازی تعاملات فیزیکی را بصورت دقیق تری فراهم می کند.
نمونههایی از بازی های برجسته
Uncharted: در این بازی فیزیک اشیاء به شکلی بسیار طبیعی شبیهسازی شده است. تخریب محیطها، واکنش اشیاء به برخورد گلولهها و حرکات طبیعی شخصیتها همگی به لطف موتور فیزیک قدرتمند، به خوبی توسعه یافته و به صورت بسیار طبیعی به نظر میرسند. تغییرات آب و هوا به شکلی بسیار زیبا به تصویر کشیده شده است. همچنین بارش باران، وزش باد و تغییرات نور در هنگام طوفان، محیط ها را بسیار پویا کرده است.
Halo: انفجارها و تخریب محیطها در هیلو به شکلی بسیار طبیعی و چشمنواز ساخته شدهاند. سلاحهای مختلف در بازی هیلو، هر کدام جلوههای بصری منحصر به فردی دارند، از شلیک لیزر گرفتع تا پرتاب نارنجک. استفاده از تکنیکهای پارتیکل سیستم و فیزیک، باعث شده تا این جلوهها بسیار واقعگرایانه به نظر برسند. در آخر باید به موجودات و اتمسفر فضایی ای که به خوبی توانسته اند تا حال و هوای مورد نظر خود را القا کنند هم اشاره کنیم.
جلوه های ویژه بازی ها در کنسول های نسل هشت
با ورود کنسولهای نسل هشتم مانند پلیاستیشن 4 و ایکسباکس وان، مرز بین واقعیت و بازیهای ویدئویی بیش از پیش محو شد. پیشرفت این کنسولها، تجربه بازی کردن را متحول کرد و به گیمرها اجازه داد تا دنیای آنها را با جزئیات بسیار بالا و واقعگرایانهتری تجربه کنند.
پیشرفت های نسل هشتم
رزولوشن و نرخ فریم بالاتر: کنسولهای نسل هشتم توانایی ارائه رزولوشنهای بالاتر و نرخ فریم ثابتتری نسبت به نسل قبل را داشتند. این امر باعث شد تا تصاویر بسیار واضحتر و طبیعیتر به نظر برسند.
بافتها با کیفیتهای بسیار بالا: استفاده از بافتهای با رزولوشن بالا و تکنیکهای مپینگ نرمال، باعث شد تا سطوح بازیها با جزئیات بسیار بیشتری نمایش داده شوند.
جلوههای ذرات و آب پیشرفته: تکنیکهای جدید برای نمایش جلوههای ذرات، مانند دود، آتش و آب، باعث شدند تا این جلوهها بسیار طبیعیتر و واقعگرایانهتر به نظر برسند.
بازی های نسل هشت
Witcher 3: یکی از برجستهترین ویژگیهای گرافیکی این بازی، نورپردازی داینامیک و واقعگرایانه آن است. تغییرات نور در طول روز، بازتاب نور بر روی سطوح مختلف، ایجاد سایههای طبیعی و استفاده از جلوههای HDR، به محیط ها عمق و واقعگرایی بخشیدهاند. تغییرات آب و هوای The Witcher 3 به شکلی بسیار زیبا به تصویر کشیده شده است. بارش باران، وزش باد، طوفانهای شدید و مه، به محیط ها روح بخشیده. همچنین تخریب محیطها، واکنش اشیاء به برخورد شمشیر و حرکات طبیعی شخصیتها، همگی به لطف موتور فیزیک قدرتمند، به صورت بسیار طبیعی به نظر می رسند. در آخر باید به جلوه های جادویی بی نظیر The Witcher 3 نیز اشاره کنیم.
The last of us: طراحی بسیار دقیق و واقعگرایانه شخصیتها یکی از برجستهترین ویژگیهای گرافیکی The last of us است. جزئیات چهره، پوست، مو و حتی لباسهای شخصیتها با دقت بسیار بالایی طراحی شدهاند که باعث میشود بازیکن ارتباط عمیقی با آنها برقرار کند. نکته جالب این بازی استفاده از Motion Capture برای ثبت داده های حرکتی حیوانات است. این کار باعث شبیه سازی واقع گرایانه تر حرکات حیوانات از جمله اسب ها و سگ ها شده است.
نسل نهم، نسل جدید بازی ها
با ورود به نسل نهم کنسولها، شاهد پیشرفتهای چشمگیری در زمینه گرافیک و جلوههای ویژه هستیم. کنسولهایی مانند پلی استیشن 5 و ایکس باکس سری ایکس، با سختافزار قدرتمند خود، امکان ارائه تجربهای بصری بسیار فراتر از نسلهای قبلی را فراهم کردهاند. در ادامه بیشتر به پیشرفت های سیستم های نسل نهم میپردازیم.
تکنولوژی های تاثیرگذار نسل نهم
رزولوشن و نرخ فریم بالاتر: اکثر بازی های نسل نهم با رزولوشن 4K و نرخ فریم 60 یا حتی 120 اجرا میشوند. این امر باعث میشود تصاویر بسیار واضحتر، روانتر و طبیعیتر به نظر برسند.
Ray Tracing: تکنیکهای نورپردازی پیشرفته، مانند Ray Tracing، امکان این را فراهم کرد تا نور و بازتاب آن روی سطوح به صورت واقعگرایانهتری شبیهسازی شود.
SSD: این حافظه یا هارد با سرعت چندبرابری خود نسبت به هارد های گذشته یکی از بزرگترین ویژگی های کنسول های نسل نهم است. SSD باعث افزایش چندبرابری سرعت بارگذاری صفحات و بهبود کیفیت تجربه گیمر ها می شود.
DLSS: این تکنولوژی که توسط انویدیا توسعه یافته است، امکان استفاده از هوش مصنوعی برای افزایش رزولوشن تصاویر و در عین حال حفظ نرخ فریم را می دهد.
نمونههایی از بازیهای نسل نهم
Horizon forbidden west: با دنیای باز وسیع، روباتهای غولپیکر و گرافیک خیرهکنندهاش، یکی از بهترین نمونههای استفاده از جلوههای ویژه در نسل نهم کنسولها است. استفاده از موتور گرافیکی Decima و سختافزار قدرتمند پلی استیشن 5، توانسته است دنیایی زیبا و باورپذیر را برای بازیکنان خلق کند. انیمیشنهای صورت و بدن شخصیتها و تعاملات آنها با محیط، به قدری واقعی به نظر میرسد که گویی در یک فیلم سینمایی هستید. همچنین باید یه شبیه سازی آب و بخش هایی از گیم پلی که در آب می گذرد توجه ویژه ای داشته باشیم.
Spider man miles morales: با استفاده از قدرت کنسول پلی استیشن 5، جلوههای ویژهای خیرهکننده ارائه میدهد که تجربه آن را به سطحی عالی ارتقا میدهد. این بازی از نورپردازی پیشرفتهای بهره میبرد که باعث بازتاب بهتر نور بر روی شیشهها، آب و سطوح مختلف میشود. این امر باعث ایجاد عمق و واقعگرایی در محیط شهر نیویورک شده که سبب زندهتر و واقعیتر به نظر رسیدن آن می شود. یکی از ویژگیهای شاخص Spider man miles morales، توانایی کنترل انرژی الکتریکی است. جلوههای الکتریکی به شکلی چشم نواز طراحی شدهاند. از شلیک پرتوهای الکتریکی تا ایجاد انفجارهای انرژی، هر یک از این جلوهها با دقت طراحی شدهاند.
آینده دنیای گیم
همانطور که دیدید با پیشرفت تکنولوژی، جلوههای ویژه (VFX) در بازی های کامپیوتری نیز به طور مداوم در حال بهبود هستند. در آینده نزدیک میتوان انتظار داشت که شاهد جلوههایی بسیار واقعگرایانهتر و پیچیدهتری باشیم. از جمله این پیشرفتها میتوان به استفاده از هوش مصنوعی برای ایجاد جلوههای داینامیک و تعاملی، استفاده از واقعیت مجازی و همچنین استفاده از تکنیکهای رندرینگ پیشرفتهتر اشاره کرد.
کلام آخر
همانطور که دیدید جلوه های ویژه (VFX) در صنعت گیم هنوز مسیر زیادی را برای طی کردن دارد. از این رو، تیم پرشین افکتس قصد دارد تا به علاقه مندان این حوضه کمک کند تا در مسیر یادگیری جلوههای ویژه قدم برداند و بتوانید در آن پیشرفت کنند. پس اگر شما هم به هنر های دیجیتال علاقه دارید روی ما حساب کنید 🙂
بدون دیدگاه